کردم تو سینه عشقو رصد

کردم تو سینه عشقو رصد

[ محمدرضا میرزاخانی ]
کردم تو سینه عشقو رصد
دیدم که فقط بی‌حد و عدد
روی قلب من نوشته یا رقیه مدد

قیامت می‌کنی قیامت
لحظه‌ی قیامت می‌شود قیامت

مقامت شد عیان زِ نامت
می‌شود مَلک هم خَم به احترامت

شفاعت می‌کنی چه راحت
در صفوف محشر هر که بُرده نامت

آروم جونم
اونقدَر از تو می‌خونم تا بِدی ضریحت رو نشونم

ای مهربونم
ذکر تو بی‌بی جانم می‌دونی که شده ذکر جنونم
****
اسمت شیرینه مثل رطب 
سلطان ادب، تمثال غزل
قمرُ العشیره سقّای قبیله مدد

داره کرامتِ تو عجب
طیّار عرب، با اصل و نسب
کاشفُ الکربِ حسین، أخَ العقیله مدد

صلابت، هیبت و شجاعت
غیرت و شهامت داری بی‌نهایت

سلامت می‌کند امامت
جان من فدای مَردی و مرامت

وفایت بی‌مثال و نامت 
مظهر فضیلت، معدن سخاوت

کَبشُ الکتیبه
شیوه‌ی رزم شما مثل حیدر بی‌نظیره و عجیبه

هرچی رقیبه
از شکستِ تو معرکه هم عاجزه هم بی‌نصیبه

صوتت مهیبه ولی اسم خوشگلت 
یا اباالفضل واسه دردام طبیبه

نظرات