
ای که چشمهی خیراتی، مادرِ مادرِ ساداتی روحی فِداکِ یا مولاتی، مولاتی، مولاتی تو زمزمهی مُجیبی بانو، به درد همه طبیبی بانو با این که دوای دردامونی هنوز بهخدا غریبی بانو ای مهربون، مادرِ مهربون همه قدر تو رو کی میدونه به جز فاطمه؟ یار حضرت طاهایی، مادرِ مهربونیهایی عزیزِ دخترت زهرایی زهرایی، زهرایی به تو بانوی کرم مینازیم دلو بهخدا قسم میبازیم پیش خونهی خدا ای بانو یه روز برا تو حرم میسازیم چشم من و کرم مادرِ فاطمه رویای من حرم مادرِ فاطمه اصرار نکن، نمیتونم بذارم بری من میمیرم اگه تو از کنارم بری