نرو ای یار دیگه نگات نگاهِ آخره انگار دَمِ غروب دیدم با چشمای خونبار عزیزِ من با گریه میکنی افطار نرو ای یار بمون بانو نجیبِ خونوادهمون بمون بانو غمامو از نگام بخون بمون بانو چشام شده یه کاسه خون بمون بانو تو هرچی که داشتی فدا کردی ای بانوی فداکارم داغ تو رو به دلم دارم ای بانوی فداکارم... نگاه کردی چه آتیشی توی دلم به پا کردی برای خواهشت ازم حیا کردی بگو چرا فاطمه رو صدا کردی؟ بگو بانو شد اشک چشمای تو آبرو بانو دیگه شکسته بغضِ این گلو بانو بگو چیه این تنها آرزو بانو؟ ازم عبا خواستی دَمِ آخر تا کفنت باشه اما برای اون تشنه بخون روضه که میفته روی خاکا بخون روضه برا شهیدِ بیکفن بخون روضه یه کم برا حسینِ من بخون روضه دلِ منو آتیش بزن بخون روضه شهید میشه تو خیمههاش سوز عطش شدید میشه حتی فراتم دیگه ناامید میشه یه روزه موی خواهرش سفید میشه تو قتلگاه حال دعا داره یا ثارالله و ابن ثاره فشارِ رو سینهش نمیذاره یا ثارالله و ابن ثاره نذار دیر شه نذار گناها سمت من سرازیر شه نذار که گریههام بدون تأثیر شه نذار که نوکرت توی گناه پیر شه گرفتارم آخه مگه به غیرِ تو کیو دارم؟ به کَشتیِ نجاتِ تو امیدوارم حسین همهجوره بهت بدهکارم تویی امیدِ عبدِ بیچاره یا ثارالله و ابن ثاره شنیدم این اشکا اثر داره یا ثارالله و ابن ثاره