بمون بگم، واسه تو از داغ جوون بگم از پیکر غرقِ به خون بگم، بمون بگم علی چی شد؟ رفتی تا برگردی ولی نشد دیدم که بین مقتلی چی شد هلهله کردن، همه غوغا کردن علیو آخر ارباً اربا کردن پای عقیلهی بنی هاشم رو به مجلس نی و شراب وا کردن من آه کشیدم نمیدونی چی تو این راه کشیدم چقدر نالهی اُماه کشیدم، من آه کشیدم من بد شکستم، تا بیام صد دفعه رو خاک نشستم داره خون میچکه از روی دستم من بد شکستم نیزههای رو تنت دستامو برید دستامو برید، دستامو برید قاتلت روی سرم نعره میکشید من دویدم، حرمله پشتم میدوید پشتم میدوید، پشتم میدوید پاشو داداش تورو به قرآن مجید به همه رو زدم آخر، پاشو دست به گیسو زدم آخر، پاشو اومدم تا دم گودال، اما دیدی زانو زدم آخر جنگ و جدال شد دیگه دیدن تو واسم خیال شد تشنه بودی ولی ذبحت حلال شد حرمت نذاشتن، لگدا واسه تو صورت نذاشتن یه دقیقه تورو راحت نذاشتن سنگایی که میزدن، خورده به سرم دست من سپر شد و له شد سپرم این بدن نداره غارت، پاشو شمر نمیکشی خجالت، پاشو مادرم اومده گودال، نامرد بسه این همه جسارت با یا رب یا رب کشتی مادرو با مادر مادر کشتی خواهرو با بیرحمی زد تیر آخرو، حسین جانم آه ای مادر، من بمیرم میکشی آه با فرود هر نیزه من بمیرم، پشت هم زد رو تنت با سرنیزه ای حسین جان، ای حسین جان ای حسین جانم جانم، ای حسین جان دو خط احکام یادش بده، اسلام یادش بده که بدونه تشنهلب سر نبره منو عذاب میده، به من عذاب میده تورو صدا که میزنم، شمر جواب میده نفسش باز بند اومده، ای زجر زجرش نده بچه که بترسه، لکنت میگیره بابامو بده این سر که چوبش زدی شیشهی عمر منه پاهاش ترک خورده، چوب فدک خورده جلو چشای بچهها، خیلی کتک خورده تنش سیاه، گریه به راه میده مگه نشناختن تو رو چشاتو وا کن از خیمه، به گودال اومده زینب خمیدهتر، چقد مضطر، ولی حال اومده زینب حسین جانم ... یکی ته گودال، لباستو پرت کرد شلوغیِ خیمه، حواستو پرت کرد عذاب کردنت، منع آب کردنت شبیه گندم ری آسیاب کردنت تمومه حسین، رو به رومه حسین زیر و رو شدی، پشت و رو شدی چجوری با مادرت رو به رو شدی بی هوا زدن، با عصا زدن جلو خواهر تو با کف پا زدن ای حسین من ...