آرومش میکنم چه فکری دارید آرومش میکنم اگه بذارید آرومش میکنم برید از اینجا آرومش میکنم سرو نیارید تو رو خدا آروم زود میخوابه هنوز تو فکر مجلس شرابه کجا میخواید بیاید این موقع شب زن و بچهس آخه تو خرابه جلو نرو ببینه میمیره اگه سرو ببینه میمیره سه ساله توی موهای بابا خاکسترو ببینه میمیره سر رو آوردن، تو اون شب تار سر رو آوردن، با زخم بسیار سر رو آوردن با داد و بیداد سر رو آوردن روپوشو بردار روپوشو برداشت روضه رو شروع کرد نبودی شمر با ما بگومگو کرد همون که دیشب توی گوش من زد همونه که تنت رو زیر و رو کرد تو حال زارمو که میبینی چشای تارمو که میبینی گلوی پارهتو نمیبینم گوشای پارمو که میبینی دخترت چه حرفا که میشنید و چه مصیبتا که رقیه دید و بگذرم یه روزی اگر که از زجر من نمیبخشم ولی یزیدو یه لحظه دادِ عمّهمو درآورد جلوی چشم ما چوبو بالا برد آروم که شد خوب که زد روی لبهات اومد نشست بالا سرت شراب خورد دیگه نگم خودت خبر داری چه شهری و چه کوچه بازاری چه ضربههای دست سنگینی چه مردمهای مردمآزاری