من بندهی رو سیاهم، این کوه جرم و گناهم این ناله و اشک و آهم، با تو سخن دارم امشب یا ربِّ یا ربِّ یا ربّ از تو عطا و کرامت، از من سرشک ندامت از ترس قبر و قیامت، پیوسته هستم معذّب یا ربِ یا ربِ یا رب ای ربّ مولی الموالی، بنگر که دارم چه حالی تو خالق ذوالجلالی، من بندهی تیره کوکب یا ربِ یا ربِ یا رب دادم ز کف راه چاره، جرمم بوَد بیشماره بر حال من کن نظاره، به حقّ زهرا و زینب یا ربِ یا ربِ یا رب