عشق یه دِلبَستِگیه که آدم گریه واسَش میکُنه حَض میکُنه نه اینکه تغییر میده سَرنِوِشتو حتی گذشته رو عوض میکُنه من از خودم چی ساختم، هر بار افتادم زمین تقصیر تو انداختم،من دلشکسته اومدم تو این دل شب رو زدم، (به روم نیاری باختم)۲ گفتم خدا، گفتم حُسِین، فانوس دادی دست من، مرد این راه شدم گفتم خدا، گفتم حُسِین، آدم شدم همسایه با ماه شدم خدا بِبَخش... مُبَدِل السَیِئات بِالحَسَنات رفیق بی رفیقا جونَم به فدات دارم تو گرداب خودم غرق میشم، سوار کن منو تو کشتیِ نِجات لبریز از دردم نکن، من التماسِت میکنم، ای مهربون تَردَم نکن محتاج آغوشِ تواَم، حتی بسوزونم ولی با قَهر (دلسردم نکن)۲ خدا بَبَخش...