همسایه با ماه

همسایه با ماه

[ محمدحسین پویانفر ]
منم اون کودکِ بازیگوشی
که داره دورِ خودش می‌گرده 
تویِ بازارِ شلوغِ زندگی، پدرشو گم کرده 

یا رَبَّ شَهْرِ صیام، یا رَبَّ الْبَیْتِ الْعَتیق
من پدرمو گم کردم، اَلْاِمَام اَلْوَالِدُ الْشَّفیق

من اومدم اینجا، گفتم میای شاید 
تو این حرم گاهی، دیدم که خورشیدی 
گفتم که شاید پس، همسایه با ماهی 

 يَا أَبَانَا وَ مُقتَدانا، جانِ جهانا، إِنَّا كُنَّا خَاطِئِين
رویِ چشمم قدم بذار و
بیا تو خونه‌ام، سحر کنارِ ما بشین 

کجایِ دنیایی؟! کوفه‌ای یا سَهله؟!
یا که بُراثا پیشِ شیعیانِ بغدادی؟!
کجا بگردم من؟! کجایِ دنیارو؟!
یا شایدم تو تکیه‌هایِ تختِ فولادی؟!

خیلی‌ها اینجا تورو دیدن
سهمِ ما هم حسرته و آه
اینجا میای، خبر نداریم 
همسایه‌ایم، همسایه با ماه

نظرات

ریحانه محمدی خوریحانه محمدی خو

عاللللللللللللللللللللللللللللی

مهلامهلا

خیلی عالی به به✨