گر بنا هست مرا دست کسی بسپاری
تبلیغات

گر بنا هست مرا دست کسی بسپاری

[ امیر برومند ]
گر بنا هست مرا دست کسی بسپاری
بهتر آن است غلام علی‌اکبر باشم

نه پیغمبر نیست، این صدای اکبرِ
جذبۀ مرتضوی در کلام اکبرِ
قالب تهی شده، می‌لرزد ابن سعد
غرش تیغ و ببین این قیام علی‌اکبر

الحق صوت داوودی یل حسین
دارد طنین و آوازۀ‌ی حیدری
جرأت ندارن بیان به مقابلش
لشکر ندیده این‌چنین دلاوری

قادر القَدَری علی‌اکبر
شیر نَری علی‌اکبر
با جگری علی‌اکبر، یا علی‌اکبر
ماهِ انجمنی علی‌اکبر
ذو المننی علی‌اکبر
صف‌شکنی علی‌اکبر، یا علی‌اکبر
* * * *
حَک گشته اسم او، در بین نه فلک
در طواف علی‌اکبرند، آدم و حور و ملک
نحوۀ‌ی نبرد او خیره کرده همه را
لشگری به زیرِ پاش، همه رفتند به درک

دیدن یک تنه می‌زند به دل نبرد
گفتند این علی‌است یا که پیغمبر
ناگه رجزی آمد از میانِ جنگ
کار من مثل جدّم فتح خِیبَره

حیدری نسبی علی‌اکبر، با غضبی علی‌اکبر
حق طلبی علی‌اکبر، یا علی‌اکبر
شوکَت بشری علی‌اکبر، بی سپری علی‌اکبر
چون قمری علی‌اکبر، یا علی‌اکبر

نظرات