گر بنا هست مرا دست کسی بسپاری

گر بنا هست مرا دست کسی بسپاری

[ امیر برومند ]
گر بنا هست مرا دست کسی بسپاری
بهتر آن است غلام علی‌اکبر باشم

جمال جمال پیمبر
چه باشکوه و مطهّر
مؤذّنِ حرم اومد
علی علی‌اکبر

اَبَر قدرت و شهسوار علی‌اکبر
نگاه تو تیغ ذوالفقار علی‌اکبر
زده مثل شیر به کار و زار علی‌اکبر

من علی‌اکبری‌ام فخر به عالم دارم

کرّار علی‌اکبر، فرّار علی‌اکبر
لرزه افتاد به جان لشکر
ای کابوس اشرار علی‌اکبر

چه نمازی بشود جنّتُ الاعلی وقتی
تو مؤذّن شوی و شیخ جماعت پدرت

اونقدر سر از پیکر زد
لشکر شده سرگردون

علی‌اکبر 
نشد کس با تو رو در درو علی‌اکبر
زدی سر با تیغ ابرو علی‌اکبر 
ماشاءالله به زور بازوت علی‌اکبر 

طوفان طوفان محشر علی‌اکبر
دریا دریا گوهر علی‌اکبر
والا والا سَرور علی‌اکبر
ای تمثال حیدر علی‌اکبر

علی حیدر حیدر...

به ذرّه گر نظرِ لطف بوتراب کند
به آسمان روَد و کار آفتاب کند

نظرات