
باز پیمبر اومد یا که اکبر اومد؟ دل و دلبر اومد، شده بابا حسین به جهان اعتبار، ماهِ حیدر تبار واسه اولینبار شده بابا حسین این طفلِ نوزاد شده تکرارِ نبیِ مُرسَل خنده و شادی رسیده به بیت آلِ نبی خَلقاً و خُلقاً شده تصویر نبی اکرم در صورت و چهره شده نورِ جمالِ نبی همچنان خورشیده به جهان تابیده قبلهی امیده شَهزاده شَهزاده مافوق ادراکه زادهی اَفلاکه قدرتش کولاکه شَهزاده یا علیاکبر خوش اومدی... در مرام و اخلاق، شُهره بین آفاق عشقِ کلّ عشّاق یا علیِاکبر یا علیاکبر تویی نور و فانوس، با رقیه مأنوس در خدایی مَمسوس یا علیِاکبر تو صورت و وَجه خدایی که شدی مُنجَلی تو مَظهر و مُظهری بر کلّ صفات خدا هستی تو آرامشِ ارباب توی سختی و غم فرموده ارباب که تویی مَمسوس ذات خدا نور تو چون مِشکات بر محمد مِرآت عشق کلّ سادات شَهزاده نام تو روحافزا، رجزت بحرانزا خصم لات و عُزّی شهزاده یا علیاکبر خوش اومدی...