چقدر تو بغلت آرامش داره

چقدر تو بغلت آرامش داره

[ سجاد محمدی ]
حسین وای حسین...

چِقَدَر تو بغلت آرامش داره
(فقط حیف آخرین باره)۲

چِقَدَر حرف نگفته رو دلم، تلمباره
(فقط حیف آخرین باره)۲

عطر نفساتو، روی چادرم، نگه می‌دارم
نگران ما نباش، النگوهامونو، در میارم

می‌دونم باید بری، هی می‌خوام بگم نرو
چه جوری رها کنم، آخه آغوش تو رو

عشق زینبی حسین...
****
من که تا به حال، بی تو نکردم سفر 
خیز و ببین یا اَخا، با که سفر می‌کنم

تو کِس و کار منی، شمر جلو دار شده
****
گرگا روی جسمت، راهت گریه کردند
ماهی‌های دریا، واست گریه کردند

خاکا جای پیرهن، پوشوندن تنت رو
پر کردند برا تو، جای پیرهنت رو

(وحوش گریه کردند)۲
دریاها با جوش وخروش، گریه کردند

سما، گریه کردند
اهل عالم از این عزا، گریه کردند 

(غروب، روضه خوندند)۲
 نیزه‌ها واسه‌ی تو خوب، روضه خوندن

سیوف، روضه خوندند
نوکرها از روی لحوف، روضه خوندند

گرگا روی جسمت، توی شیب گودال
ریختند رو سر تو، خنجر می‌کشیدند
روی حنجر تو

وقتی زنده بودی، سمت خیمه رفتند 
بعدش پیش زینب، موهاتو سوزوندند

فرات لطمه می‌زد 
زینب تو قتلگاه برات، لطمه می‌زد

رباب لطمه می‌زد
سکینه با قلب کباب
 
سنان خنده می کرد
خولی به اشک عمه جان

نظرات