(وای از تازیانهها) ۲ وای از زخم و پینهها وای از گریهی علی (وای از اشکِ بچهها) ۲ (نَفَس بکش، تا که علی هنوز زمین نخورده) ۲ نَفَس بکش، تا که بِفَهمن فاطمه نَمرده (من مادرمو از تو میخوام خدایا خدایا) ۵ (مادر گریه میکنه) ۲ (حیدر گریه میکنه) ۲ دردم رو به کی بگم (خواهر گریه میکنه) ۲ (نَفَس بکش، آخه حسینت بینَفَس میره) ۲ (نَفَس بکش، که دیگه زِینبت عزا نَگیره) ۲ خدایا، خدایا، خدایا، خدایا