من به عشقت صنما از دو جهان آزادم حمدُلِله که به دام غم تو افتادم عهد کردم که شوم نوکرِ نوکرهایت من از این کردهی خود تا به ابد دلشادم پیش شاهان جهان خم نشوم تا به کمر چون غلام توام و نوکر مادرزادم این حسینی شدنم لطف رضا بوده و بس از شفا یافته در گوشهی گوهرشادم نسل در نسل همه ریزه خور خان توییم خوش به حال من و مادر پدر و اجدادم منت غیر نباشد به سرم شکر خدا چونکه من دل به جگر گوشهی زهرا دادم هرکه خواهد بشود بندهی خوب الله راهش این است شود عبد اباعبدالله