ما گدایان خیل سلطانیم

ما گدایان خیل سلطانیم

[ حنیف طاهری ]
ما گدایان خیل سلطانیم
ما همه مور این سلیمانیم
بنده را نام خویشتن نَبُوَد
هرچه ما را لقب دهند آنیم

مردم بجز خوبی از تو نمی‌بینند
تو صحن تو حتی سنگا هم آیینه‌اند

(من گرفتار توام و بنده‌ی دربار تو‌ام و خیلی بدهکارم
اومدم رو بزنم و پیش تو زانو بزنم و بگم دوسِت دارم)

ما گدایان خیل سلطانیم
ما همه مور این سلیمانیم
هرچه گفتیم جز حکایت دوست
در همه عمر از آن پشیمانیم

حتی دخیل اینجا دیگه نیازی نیست
کار شما غیر از مهمون‌نوازی نیست

من بجز خونه‌ی تو گوشه‌ی می‌خونه‌ی تو جایی نمی‌شناسم
گره‌هام وا نمیشه بیا و مثل همیشه بزرگی کن واسَم

نظرات