عشق یعنی کربلا یعنی دو حرم دو گنبد طلا حال من با تو خوبه منم و سجده رو به کرب و بلا... شده چشمام دوباره مثل رنگ غروبه کرب و بلا... جونمو بگیر وقتی دارم سینه میزنم تا دم مرگم من از تو که دل نمیکنم من یه عمر که پای غم تو نفس زدم اجازه دادی بهم بازم اومدم بازم منم و بیتابی کجای دنیا هست مثل تو اربابی عشق یعنی یک نگاه یعنی جز حسین نداری تکیهگاه اگه روحی فداکه بروم دل هلاکه کرب و بلا... اخه میسازه تنها به دلم آب و خاکه کرب و بلا... گریه میکنم تا که برام آبرو بشه تا که چشام با ضریح تو رو به رو بشه پا بده یه شب پایین پا قسمتم بشه نزاره که این آرزوی من حسرتم بشه بازم یه کاری کن واسم میگیری دستامو من تو رو میشناسم بازم منم و بیتابی کجای دنیا هست مثل تو اربابی عشق یعنی حال من یعنی هیئت و یه عده سینهزن دل من بیقراره دعوتم کن دوباره کرب و بلا... آره عین بهشته وقتی بارون میباره کرب و بلا... مهربونیات خارج از حد تصوره با تو بمونم دیگه نمیمونه دلهره خستهام از همه دلم من از آدما پره اگه کسی غیر تو برام غصه میخوره بازم خیلی گرفتارم خیلی بدم آقا خیلی دوست دارم جانم، جانم حسین جانم ***