
عاشق که باشی وضع من را تازه میفهمی اینگونه سرگردان شدن را تازه میفهمی پروانه را از نیمهشب زیر نظر داری وقتی سحر شد سوختن را تازه میفهمی وقتی گناهان تو را با گریه میبخشند آن لحظه لطف پنج تن را تازه میفهمی زهرا برای روضهها ما را سوا کرده ماه محرم حرف من را تازه میفهمی شور حسین از شر عصیانها خلاصت کرد پس قدر این سینهزدن را تازه میفهمی محشر لباس مشکیات وقتی شفیعات شد خاصیت این پیراهن را تازه میفهمی در کفن و دفن یک مسلمان خوب دقت کن فرق حصیری با کفن را تازه میفهمی گفتم مرمّل بالدماء داد تو درآمد چون بعد از آن وضع بدن را تازه میفهمی آنجا که در تشخیص او زینب به مشکل خورد تاثیر سُمها روی تن را تازه میفهمی یک مشت نامحرم وقتی که دورهات کردند آنگاه حال چند زن را تازه میفهمی