
شیرینزبونِ هاشمیّات مدیون دستای تو حاجات ذکرت حیاتِ سینهزنهات ای جان، ای جان، ای رقیّه سادات نور چشمامه رقیّه شور شبهامه رقیّه همه روزی میگیرن از سفرهی عامِ رقیّه ای خاطرِ تو دلخواهِ بنیهاشم جانانِ عصمتاللهِ بنیهاشم اون لحظهای که رو دوش اباالفضلی تو شمسی و قمر ماهِ بنیهاشم عشق عالمین، یا بنتُ الحسین... **** دل میشه مهمون مضیفِ عُلیا مخدّره عفیفه دار و ندار مجتبایی خانم، خانم، سیّده شریفه چقدَر گرفتی دستِ بیکسایی مثل من رو توی هِلّه بردی بالا پرچم امام حسن رو آرامشِ دل قاسم و عبدالله جانم کریمهی خیمهی ثارالله پای ضریح تو میگن عراقیها صلّی الله علیٰ طبیب آلالله ای جانان من، یا بنتُ الحسن...