زينب صاحو

زينب صاحو

[ سید فاقد الموسوی ]
آه يحسين آه يحسين آه يحسين
آه حسین آه حسین آه حسین
وا ويلا وا ويلا وا ويلا
وای وای وای وای وای

زينب .. باچر يعمه نشرد امنين
زینب... فردا عمه خیمه‌هامون امن نمی‌مونه
زينب .. تارس الهيمه دم الحسين
زینب... تا پشت تپه، خون حسینه

زينب .. باچر الخيمه اتصير دخان
زینب... فردا خیمه‌ها دود می‌شن
زينب .. والخيل اجتنه واحنه نسوان
زینب... اسب‌ها میان و ما همش زنیم

وعيونچ ماخايفه من الخيل والناس
و چشمت از اسب و مردم نمی‌ترسه
بس خايفه ايشوفونه ويغتاض عباس
فقط می‌ترسی عباس ببینه و دلش آتیش بگیره

باچر سبي .. وآل هاشم نومه
فردا اسیریه... و آل‌هاشم خوابه
هيه عبي .. وزلم ترس الحومه
اون زنه، ولی مثل مردا محله رو پر کرده

يازينب يازينب .. عمه الله ايعينچ
یا زینب، یا زینب... عمه خدا کمکت کنه
يازينب يازينب .. عمه الله ايعينچ
یا زینب، یا زینب... عمه خدا کمکت کنه

صاحو .. يحسين ذن الخارجيات
صدا زدن... ای حسین، اینا زنای غریبه‌ان
صاحو .. چا گوم كون احنه عزيزات
صدا زدن... کاش ما عزیزی داشتیم که کمک کنه

صاحو .. لبسوا اهدومك وآنه فزيت
صدا زدن... لباستو پوشیدم و دویدم
صاحو .. وتبشرت عبالي رديت
صدا زدن... خوشحال شدم فکر کردم برگشتی

والله فشل ماشيات ابرايهم
به خدا خجالت می‌کشیم جلوشون راه بریم
من العطش انخاف نشرب مايهم
از تشنگی می‌ترسیم حتی آبشونو بخوریم

يازينب يازينب .. عمه الله ايعينچ
یا زینب، یا زینب... عمه خدا کمکت کنه
يازينب يازينب .. عمه الله ايعينچ
یا زینب، یا زینب... عمه خدا کمکت کنه

وينك .. عباس ظلت خيمه وحده
کجایی؟... عباس، یه خیمه تنها مونده
وينك .. لا تحترگ واتصير شده
کجایی؟... نذار بسوزه و خاکستر بشه

وينك .. گالولي ياهو انتي ومنين
کجایی؟... ازم پرسیدن کی هستی و اهل کجایی
وينك .. گتلهم الما شافها حسين
گفتم همونی‌ام که حسین چشمش ندید

گالولي باچر غصب تمشين ع النوگ
گفتن فردا با زور می‌برنت بالای شتر بی‌جَهاز
وان شاءالله يومين نفتر بيچ بالسوگ
ان‌شاءالله دو روز دیگه تو عزات دورت بگردیم

فشله وعلي .. يمي توگف طايفه
خجالت‌زده‌ام... علی کنارم وایستاده
وانه گبل .. يم علي ما واگفه
ولی من... حتی جلوی علی دیگه نمی‌تونم وایسم

يازينب يازينب .. عمه الله ايعينچ
یا زینب، یا زینب... عمه خدا کمکت کنه
يازينب يازينب .. عمه الله ايعينچ
یا زینب، یا زینب... عمه خدا کمکت کنه

رايحه ... ما الك نيه اتگوم وياي
دارم می‌رم... قصد برگشت نداری که باهام بیای
رايحه .. يوجعني گلبي ابنومتك هاي
دارم می‌رم... قلبم درد می‌کنه از خوابت

رايحه .. محتاره والله منين احاچيك
دارم می‌رم... حیرونم از کجا باهات حرف بزنم
رايحه .. اختك وتيهت العرف بيك
دارم می‌رم... خواهرت‌ام ولی حتی دیگه راهو گم کردم

عبالي نام وگلت بالعافيه النوم
فکر کردم خوابیده و گفتم خوش‌ به حالش
ثاريها يحسين ظلت بس الهدوم
ولی ای حسین... فقط لباساش مونده بود

طشت خرز .. طشراك العاشر
تشت پر از مهره شد... قسمت تو عاشورا بود
عينك طفت .. عمت عين الحافر
چشمت خاموش شد... چشم اون اسب لعنتی کور

يازينب يازينب .. عمه الله ايعينچ
یا زینب، یا زینب... عمه خدا کمکت کنه
يازينب يازينب .. عمه الله ايعينچ
یا زینب، یا زینب... عمه خدا کمکت کنه

باچر .. ديوان والوادم غريبه
فردا... دیوانه‌خانه‌ست و همه غریبه‌ان
باچر .. يحسين نوگف شيبه شيبه
فردا... ای حسین، مو به مویِ ریشت وایمی‌ستیم

باچر .. تبچي الهه من الگلب والعين
فردا... براش از دل و چشم اشک می‌ریزیم
باچر .. وگفتها بالديوان يحسين
فردا... توی کاخ می‌گیم «حسین»

ماراهمه ويانه يحچي الما عرفنه
کسی که با ما نیست، حرف نزنه
يدرينه خدر وكلشي ولا شرفنه
اونا می‌دونن، ما ناموس‌داریم، شرف‌مون بالاست

ماتنكسر .. هيية الشاهينه
ما نمی‌شکنیم... ما شاهینیم
بس القصر .. شاف طول اسكينه
ولی کاخ... قدِ سکینه رو دید

يازينب يازينب .. عمه الله ايعينچ
یا زینب، یا زینب... عمه خدا کمکت کنه
يازينب يازينب .. عمه الله ايعينچ
یا زینب، یا زینب... عمه خدا کمکت کنه

نظرات