علامات السهر

علامات السهر

[ سید فاقد الموسوی ]
شسولفلك عالفراگ
چی برات بگم از دلتنگی؟

تضل لكلشي تشتاگ
همیشه برای هر چیزی دلت تنگ میشه

اذا جرحك كبر
اگه زخمت عمیق شد

يبين عاليحبون
اون وقت عاشقا خودشونو نشون میدن

سواد الجوه العيون
سیاهی توی چشما

علامات السهر
نشونه‌ی شب‌بیداریه

تون يم گلبك بصوت
ناله‌ای با صدا از دل‌ات میاد

صدگ ساعدني خنموت
راست می‌گم کمکم کن، دارم می‌میرم

عليمن هالقهر
این همه درد واسه کیه؟

يگلبي وتسأل تريد
دلم هنوز می‌پرسه چی می‌خوای؟

بعد عافوك شتريد
وقتی تنهام گذاشتن، دیگه چی می‌خوای؟

شنو يفيد الخبر
خبر به چه دردت می‌خوره؟

يا عمة زماني ميت بس نخيته
ای عمه‌ی روزگار، مرده بودم فقط صدات کردم

ذاك الدللاني بالحافر لگيته
اونی که بهم ناز می‌کرد، زیر سُم اسب پیداش کردم

حرام حرام يذبحونك حرام
کشتن تو، حرامه به خدا

انام انام حلم يا ناس انام
می‌خوابم... خواب می‌بینم... ای مردم، می‌خوابم

جرح مايعرف يطيب
یه زخمی که نمی‌تونه خوب شه

مسافه وخظر الشيب
یه راه دور و موی سفید شده

شجاني ومامتت
چی سرم اومد و نمردم

وكت وحسين ينداس
وقتی که روی حسین پا گذاشتن

خطيه اتگلك الناس
مردم بهت می‌گن گناه‌کاری

عمت عين الوكت
کور باد چشم روزگار

حرگ خيمتنه جرحوك
چادرهامون سوخت، تو رو هم زخمی کردن

رغم ماهمه ذبحوك
با اینکه همه‌شون سرت رو بریدن

لگيتك ملتفت
دیدمت که برگشتی

اباوع بين الخيول
بین اسب‌ها نگاه می‌کنم

ارجعي عيونك اتگول
چشمهات می‌گن: برگرد

بعد منهه وخفت
بعدش از همه‌شون ترسیدم

ما يقبل يهدني موتك دوهناني
مرگت نمی‌ذاره آروم بگیرم، از پا انداختم

اركض بس بعدني يحسين ابمكاني
می‌دوم، ولی هنوز جای توام ای حسین

سلام سلام على عيونك سلام
سلام، سلام بر چشمانت، سلام

انام انام حلم يا ناس انام
می‌خوابم... خواب می‌بینم... ای مردم، می‌خوابم

شمس غابت وجه الليل
خورشید رفت و صورت شب بالا اومد

ظلام وخلص الحيل
تاریکی اومد و دیگه نایی نموند

بده اشلاع الگلب
قلبم تیکه‌تیکه شده

كل ما يجي الليل
هر شب که میاد

اطلع ذكرياتك
خاطره‌هات میان بالا

واحچي ويه العيون
با چشمهام حرف می‌زنم

واگلهه اناغن انا
بهشون می‌گم منم، خودمم

وافرش على الگاع
روی زمین پهن می‌شم

رسايل من خواتي
نامه‌هایی از خواهرا

حرم وكبار وزغار
زن‌ها، بزرگا، بچه‌ها

كلت رجليهم النار
آتیش پاهاشونو بلعید

يركظهم غصب
زورشون کردن که بدَون

يتامى وكلهم اجروح
یتیم شدن، زخمی و بی‌پناه

نريد البيتنه انروح
می‌خوایم برگردیم به خونه‌مون

گضت عمه الحرب
جنگ لعنتی تموم شد عمه

نحط الروس عالروس
سرها رو رو هم چیدیم

خرابه وفوگنه ايدوس
یه خرابه بود و رومون پا گذاشتن

يفززنه الرعب
ترس از خواب می‌پروند ما رو

مچتفات ادينه ومطشر شملنه
دستامون بسته و جمع‌مون پاشیده

والحارس علينه ذابح كل اهلنه
نگهبان، همه‌ی خانواده‌مونو کشت

خيام خيام بعد ماكو خيام
چادر، چادر... دیگه هیچ چادری نمونده

انام انام حلم يا ناس انام
می‌خوابم... خواب می‌بینم... ای مردم، می‌خوابم

درب بي بس هوه وخيل
یه راهی بود پر از باد و اسب

الاگيهه وصحت حيل
اونو دیدم و با تمام وجود صداش زدم

دخيلك يا علي
یا علی، به فدات

گلت ها هسه ننداس
گفتی الان پامال می‌شیم

اذا مو اهلي يا ناس
اگه اهل من نبودن، ای مردم

منو اليفزع الي
کی می‌اومد به دادم؟

زلم وتسابگ الريح
مردایی بودن که از باد جلو می‌زدن

يسحگون اعلى اليطيح
هرکی می‌افتاد، روش پا می‌ذاشتن

نحشم نبتلي
ما اهل حیا بودیم، اسیر بلا شدیم

اذا طاري اهلي جبناه
اگه اسم اهل‌مو بیاریم

هلي اتفزعون لو لا
آیا می‌آن به دادم یا نه؟

ويشتمون ابهلي
یا به خانواده‌م فحش می‌دن؟

ما نحچي احنه لازم
ما چیزی نمی‌گیم، اما باید بگیم

يطلع گوه صوتي
صدام داره از دلم بیرون میاد

بس گتله الشتايم
فقط بهش گفتم، فحش دادن

مو حلوه اعلى خوتي
قشنگ نیست واسه برادرام

عمام عمام مره بعازت عمام
عموهام، عموهام... یه بار به کارمون اومدن

انام انام حلم يا ناس انام
می‌خوابم... خواب می‌بینم... ای مردم، می‌خوابم

شكيت بگلب ودموع
با دلم و اشکام درد دل کردم

حچي البلليل مسموع
حرف شبونه‌هام شنیده می‌شن

يلليل تعذبت
ای شب، چقدر عذاب کشیدم

وحگ لمتنه بلبيت
به خاطر جمع خونه‌مون قسم

على الميتين لوليت
برای مرده‌هامون زاری کردم

كثر ما ايست
اونقدر که دیگه ناامید شدم

حمل ما شالته اجبال
باری که کوه نمی‌تونست بلندش کنه

اطيح ابكيف الحبال
خودم رو ول می‌کنم و می‌افتم

الف مره طحت
هزار بار افتادم

اچلب بيمن احتار
به کی تکیه کنم؟ گیجم

اطيحن والدرب نار
می‌افتم تو راهی که آتیشه

اذا ما چلبت
اگه به کسی تکیه نکنم

وي كل طيحه حيره
با هر افتادن، یه سرگردونی

والگاع اشبعدهه
و زمین چقدر سخته

والحرمه الچبيره
اون زن بزرگ

صعبه الگومه عدهه
سخته براش بلند شدن

سهام سهام اطيح اعله السهام
تیرها، تیرها... روی خود تیرها می‌افتم

انام انام حلم يا ناس انام
می‌خوابم... خواب می‌بینم... ای مردم، می‌خوابم

شسولفلك على الفراگ
چی برات بگم از جدایی؟

تضل لكلشي تشتاگ
همیشه دلتنگ همه‌چی می‌مونی

اذا جرحك كبر
اگه زخمت بزرگ شد

يبين عاليحبون
اون وقت عاشقا خودشونو نشون میدن

سواد الجوه العيون
سیاهی ته چشما

علامات السهر
نشونه‌ی شب‌زنده‌داریه

تعال اسكن سواد العين
بیا تو سیاهی چشمام زندگی کن

تره اعيوني ايريدنك
چشام دنبالتن، تو رو می‌خوان

خاطر مايشوفه الناس
که کسی جز من نبینتت

عمن ذني اليتانن
این یتیم‌ها رو کور کن

شسولفلك على الفراگ
چی برات بگم از فراق؟

تضل لكلشي تشتاگ
دلت همیشه برای همه چی تنگه

اذا جرحك كبر
اگه زخمت عمیق بشه

يبين عاليحبون
عاشقا اون وقت خودشونو نشون میدن

سواد الجوه العيون
سیاهی توی چشم‌ها

علامات السهر
نشونه‌ی بی‌خوابی و دلهره‌ست

تون يم گلبك بصوت
ناله‌ای میاد از دل‌ات با صدا

صدگ ساعدني خنموت
راست می‌گم کمکم کن، دارم می‌میرم

عليمن هالقهر
این همه غصه واسه کیه؟

يگلبي وتسأل تريد
دلم می‌پرسه چی می‌خوای؟

بعد عافوك شتريد
وقتی تنهام گذاشتن، دیگه چی ازشون می‌خوای؟

شنو يفيد الخبر
چه فایده داره خبر؟

نظرات