(روزی اگر احساس نمودی پُرِ شِینی گَه مستِ اباالفضلی و گَه مستِ حسینی)۲ بر خاک بزن بوسه، نما سُرمهیِ چشمت شکرانه بده، زائرِ بینالحرمینی اباالفضل، اباالفضل ... ***** (اونی که تمومِ دنیایِ رقیهست رویِ شونههاش فقط جایِ رقیهست)۲ تنها تکیهگاهِ بابایِ رقیهست عمویِ خوشگل و زیبایِ رقیهست اون علمداره پسرِ شیرِ عرب، حیدرِ کراره که فرات تا به ابد بهش بدهکاره دخیلِ ضریحشه هرکی گرفتاره دافِعَالبَلایا، از ثَریٰ تا ثریا همه دارن میگن: یا ابوفاضل ساقیَالعَطاشا، داره صحنت تماشا نداره اصلاً حاشا، ابوفاضل یا اباالفضل، یا سیدی ... ***** میکِشونه یه سپاهی رو به چالش جذبهیِ نگاه و ابرویِ هلالش دوتا دستاشو داده تا در قِبالش بگیره مارو به زیرِ پر و بالش غِیرَتُاللهِ با اباالفضل که باشی نمیری بیراهه عاشقش شدن مثلِ سِیرِ اِلَی اللهِ بیاباالفضل دلامون خونهیِ ارواحه نافِذَالبَصیره، امیرِ بینظیره یه تنه مثلِ شیره ابوفاضل قَمَرَالعَشیره، کرده چشمارو خیره آخه بس که دلیره ابوفاضل یا اباالفضل، یا سیدی ... ***** کاشِفَالکُروب، ساتِرَالعُیوب اینو با خط زر رویِ قلبم بکوب أَلاَ بِذِکْرِ اَبَاالفَضل تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب نبضِ دلم به نبضِ اباالفضل تقدیرِ من به قبضِ اباالفضل با شالِ خود کشیده بر دارم قربانِ شالِ سبزِ اباالفضل اعلا قمره، والی و والا قمره لیلیِ لیلا قمره، عباس دنیا قمره، صاحبِ عُقبا قمره حضرتِ دریا قمره، عباس یا عباس، یا سیدی ...