
راحت بخواب برا همیشه دیگه هیشکی مزاحمت نمیشه رفتی با این شکستهبالی علی رو میکشه بسترِ خالی هی کفن رو وا میکنم، میبندم طاقتِ کفن و دفنتو ندارم نوبتِ سنگِ لحدت رسیده میخوام برات سنگِ تموم بذارم میخوام کنارِ قبر تو خودم بمونم فاتحه واسهی خودم بخونم خدا نگهدار خانومِ جوونم خدا نگهدارِ همهی دنیای من، وای من... کاش جایِ تو بودم و تو جایِ من... * * * * این شبا حالوهوای خونمون خیلی عجیبه التماست میکنم بیشتر بمون، علی غریبه من که از فضّه شنیدم بهتری، الحمدلله در زدم دیدم خودت پشتِ دری، الحمدلله حلالم کن، اینهمه دردُ طاقت آوردی به خاطرِ علی زمین خوردی میبینمت بهم میریزم اگه زهرا عجلِوفاتیو نمیخوندی اگه یه چند روز دیگه میموندی نوزده سالت میشد عزیزم (منه تنها، منه مظلوم ازت میخوام، بمون خانوم)... * * * * مردمی که عمری چشمِ دیدنه مارو ندارن برا خونشون میان، از اینجا هیزم برمیدارن میدونستی بیحیایی که تو رو از من گرفته نامه داده کشتنِ خانوممو گردن گرفته توی نامهش نوشته بینِ کوچه غوغا شد محکم زدم انقدر که در وا شد امیر، زهرا پشتِ در بود توی نامهش نوشته زهرا رو تا شناختم لگد زدم بچشو انداختم * * * * مادرمو زدن سایهی رو سرمو زدن بیوضو آیهآیهی سورهی کوثرمو زدن بیگناه کشته شد مادرم، مادرم پا به ماه کشته شد مادرم، مادرم * * * * یه مادر و، درد و سر و یکی بگیره جلوِ چشمِ حیدرو یه چادرِ شعلهور و بسوزه چادر، میسوزه مویِ سرو زهرا خودش برایِ علی یک سپاه بود گریه کنید، مادرِ ما بیگناه بود پناهشو، سپاهشو اینا زدن خانومِ پابهماهشو * * * * دنیام فاطمه میخوای داد بزنم تا همه بشنون، تنهام فاطمه میبینی تو جوونی داره میلرزه دستام فاطمه نمیتونم بایستم از بعدِ اون روز، رو پام فاطمه آه بکش ولی بمون که همین آه دلگرمیِ علیه دست به پهلو تو خونه که میری راهِ دلگرمیِ علیه دنیام فاطمه انگاری باز داره تار میبینه چشمام، اینجام فاطمه من مردِ خیبرم اما از تو کمتره زخمام فاطمه من صفِ اول هر غزوه به میدان رفتم ولی اندازهی تو زخم ندارم زهرا