دیگه راحت شد حیدر از غم و غصه و درد

دیگه راحت شد حیدر از غم و غصه و درد

[ جواد مقدم ]
دیگه راحت شد حیدر از غم و غصه و درد
میشه مهمون زهرا با روی گلگلون و زرد

میره از خونه مولا مثل زهرا شبونه
می‌زبانش تو جنت مادر قد کمونه

شهادت مرتضی‌ست ، شب یتیمی ماست
عزای شیر خداست ، (دل نجف و کربلاست)۲

شال عزا گردن حسینه و مجتباست
(حضرت صاحب زمان امشبو صاحب عزاست)۲

علی علی جان علی ، علی علی جان علی ...

(می‌ره مردی که هر شب رو دوشش نون و خرما)۲
(می‌گرفت و میبردش در خونه یتیما)۲

می‌ره مردی که دردش رو می‌گفت با دل چاه
می‌کشید از ته دل (همیشه ناله و آه)۲

شهادت مرتضاست ، همونی که لافتی‌ست
کشته به شمشیر کین ، درد آقا بی دواست

شال عزا گردن حسینه و مجتبی‌ست
(حضرت صاحب زمان امشبو صاحب عزاست)۲

علی علی جان علی ، علی علی جان علی ...

شده تَر چشم زینب تو دلش غم نشسته
(نمی‌تونه ببینه بابا فرقش شکسته)۲

(اما باید ببینه یه روزی توی گودال)۲
(یک بدن بی سر و تنی که میشه پامال)۲

(اونکه زیر دست و پاست ، پیکر ارباب ماست)۲
سری که از تن جداست ، ذبیح کرب و بلاست

(اونکه به سر می‌زنه خواهر خون خداست)۲
(اونکه خمه قامتش مادر مادر خون خداست)۲

حسین حسین ، جان حسین ...

نظرات