
دریای جود و کَرَم ابالفضل ماه من، ماه حرم ابالفضل مردونگی یعنی همین ابالفضل شیر نرِ اُمُّ البنین ابالفضل سقای اباعبدالله دریای اباعبدالله با تو غم نمیمونه تو چشمای اباعبدالله آغازه قمر، پایانه قمر آرامش قبل و بعد طوفانه قمر هی دور زمین میچرخه آخه ماه آسمون شده پریشانه قمر یا ابوفاضل... خیمه شبها با تو مثل روزه از آتیش غضبت دشمن میسوزه دوری ازت یک لحظه هم محاله باید همش پیشت باشه سه ساله همدردِ اباعبدالله، ای مردِ اباعبدالله، وقت سختیا دنبالت میگرده اباعبدالله سردار قمر سالار قمره رفته به باباش علی جَنَم داره قمر خورشیدم اگه روز بالا بیاد آرزوش فقط همینه دیدار قمر یا ابوفاضل...