دارم می‌بینم رمق نداری

دارم می‌بینم رمق نداری

[ حسین ایزدخواه ]
دارم می‌بینم رمق نداری 
تنت چه نامرتّبه میون گودال 
دَه‌ تا سوار و نعلای تازه 
به زیر سُمّ مَرکبا شدی لگدمال 

یه جای سالم برات نذاشتن
خواهر برات بمیره پیروهن نداری
اینقده نیزه خوردی که دیگه 
جایی برای بوسه‌های من نداری

زنده بودی و بی‌هوا زدن 
یکی با نیزه میاد، یکی با عصا 
جلوی همه سرتو بُرید
السّلامُ علی المَنحورِ فی الوَرا
****
رو خاکا کشوندنت
افتادن رو بدنت
چند نفر به یک نفر؟
تنها گیر آوردنت 

قاتل به موت هِی چنگ می‌زد
مثل نیزه‌دارا چه هماهنگ می‌زد 
ضربِ یکی تا لنگ می‌زد 
محکم به تنت یکی دیگه سنگ می‌زد
****
بی‌حیا نعره زد سرش با من
نفس گرمِ آخرش با من
سرو از پیکرش جدا کردن
جلو چشمای خواهرش با من

بدنش با من، پیرهنش با من
جلوی چشم دخترش، زدنش با من
مادرش بی‌حال، وسط گودال
میگه بچه‌‌م بی‌کفنه، کفنش با من
****
خدای من، خدای من
عریانه بچه‌ی باحیای من
خدای من، خدای من
سر بریدن بچه‌‌مو رو پاهای من
****
آتیش به دِلا زدی 
خیلی دست و پا زدی 
زیر دشنه و سنان 
مادر رو صدا زدی 
****
شیبُ الخضیب، خدُّ التَریت
رگاهاتو می‌زد به شکل عجیب 
رأسو برید، تا نانجیت 
زهرا ناله می‌زد، ای حسینِ غریب
****
ای کشته‌ی لب‌تشنه 
از آب فرات محروم 
عالم به فدای تو 
یا سیّدنا المظلوم 

وای حسین، وای حسین...
****
السّلامُ علی المَنحورِ فی الوَرا 
السّلامُ علی من دَفَنَ اهلُ القُری 
میان آن همه نیزه که رو پایین است
صدای زینب کبری‌ست می‌رود بالا

همیشه قلب دشمن سنگ بوده
سر پیراهنت هم جنگ بوده 
ولی شرمنده زینب دیر فهمید 
که انگشتر به دستت تنگ بوده
****
فریاد کشید
سرِ منم داد کشید
تیغشو جلّاد کشید
روبه‌روم ایستاد کشید، آخ بمیرم

دیر بُرید
آخ یه دلِ سیر بُرید
تا من بشم پیر بُرید
با دوازده تکبیر بُرید 

هِی طرفش سنگ زدم بره
نرفت، نرفت، نرفت 
به صورتم چنگ زدم بره

حسین حسین حسین...

نظرات

امیرمحمد جعفریامیرمحمد جعفری

سلام عالی