همه منتظرن مادرش برسه

همه منتظرن مادرش برسه

[ حسین ایزدخواه ]
همه منتظرن مادرش برسه 
کاش صدای برادر به خواهرش برسه
 
دست قاتل اگه به سرش برسه 
آخ خدا به داد موی دخترش برسه

سیّدالشهدا، سیّدالشهدا
سیّدالشهدا یا مقطّع الاعضا...
****
مونده روی زمین، پیکر تو رها
السّلامُ علی من دَفَنَ اهل قُری

خواهرش اگه نیست، رفته شام بلا
ریگ و رمل بیابون براش گرفتن عزا

وای حسین، وای حسین...
****
هر چه او بیشتر نفس می‌زد
بیشتر می‌زدند زینب را

نیزه‌هاشان مانده بود در تَه گودال و
با سپر می‌زدند زینب را
****
بی‌حیا نعره زد سرش با من
نفسِ گرمِ آخرش با من

سرو از پیکرش جدا کردن
جلو چشمای خواهرش با من
****
تو شیب گودال سرازیر شد
حسین پیر شد، حسین پیر شد

آخ تَه گودال زمین‌گیر شد
حسین پیر شد، حسین پیر شد 

بلا سر زینب آوردن 
سَرو بردن، سَرو بردن
بچه یتیما کتک خوردن 
سَرو بردن، سَرو بردن 

حسین وای، حسین وای...

حسین حسین حسین...

کربلا کربلا کربلا...
****
رو خاکا کشوندنت، افتادن رو بدنت
چند نفر به یک نفر؟ تنها گیر آوردنت

قاتل به موت هِی چنگ می‌زد
مثل نیزه‌دار چه هماهنگ می‌زد 

ضربِ یکی تا لنگ می‌زد 
محکم به تنت یکی دیگه سنگ می‌زد

حسین وای، حسین وای...
****
آتیش به دِلا زدی 
خیلی دست‌ و پا زدی
زیر دِشنه و سنان، مادر رو صدا زدی

شیب الخضیب، خدُّ التَریب
رگاهاتو می‌زد به شکل خیلی عجیب 
رأسو بُرید، تا نانجیت 
زهرا ناله می‌زد، ای حسین غریب

تو بزن نیزه، عددش با من 
تو بزن نیزه، دست و پا زدنش با من
بریم از مقتل، برسیم خیمه 
تو بکِش موی بچه رو، لگدش با من

وای وای زینب...

نظرات