
حالت بهتر میشه، قول میدم غصّهها سر میشه، قول میدم تو اگه میمونی، باز حیدر همون حیدر میشه، قول میدم خونِ رو میخوام با اشکام پاک میکنم محسنمو تو این خونه خاک میکنم تو فقط گریه نکن خونمونو بازم مرتب میکنم خوب شو، اصلاً من جای تو تب میکنم تو فقط گریه نکن جلوی چشمِ مردم، رومو زمین نندازی مطمئنم پا میشی، زندگی رو میسازی فاطمهی مظلومم... رنگ و روی زردت خوب میشه با تو حالِ مردت خوب میشه خیلی زود از بستر پا میشی زهرا، پهلودردت خوب میشه از تو کوچه، هیزمها رو جمع میکنم همین الآن میخِ در رو خم میکنم تو فقط گریه نکن یه چادرِ نو امروز واست میخرم تو صورتت سوخته، من سوختهجیگرم تو فقط گریه نکن خونهی آفتابیمو یهو پر از مِه کردن استخوناتو مثلِ غرورِ من لِه کردن فاطمهی مظلومم... تا داشتم دلداریت میدادم یادِ کربوبلا افتادم دفنِ شیرخوار و آهِ مادر حسین گفت: برسید به دادم باشه رباب، خونِ حلقو پاک میکنیم بچمونو اصلاً با هم خاک میکنیم تو فقط گریه نکن باشه رباب، تیرو کامل در میارم زیرِ سرش یه پارچهی نرم میذارم تو فقط گریه نکن باید بریم از اینجا با اینکه غرقِ دردیم کسی نفهمه پشتِ خیمهها دفنش کردیم علی، علی، لالایی...
محسن گلی و۰۰۷۲✨🌟💛Ⓜ️💛🌟✨