
(تا نفس هست تا سلامی هست)۲ بال پرواز هست بامی هست محرم است آنکسی که عاشق شد تا که لیلا بوَد پیامی هست همه جا گشتهایم و فهمیدیم فقط این گوشه احترامی هست ما اُویسیم و از قَرَن با ما تا ابد گرد تو غلامی هست جبرئیلان بام عباسیم تا ابد ما غلام عباسیم روی شانه بریز گیسو را در به در کن هزار آهو را چه کمانی درست کرده خدا تا گره زد به هم دو ابرو را حق بده دود میکنند اسپند خیره شد هر که دید بازو را سوی محمل نمیرود زینب تا نسازی رکاب زانو را (قمر خانوادهی زهرا سومین شیرزادهی زهرا)۲ با تو دیدیم صد تهمتن را مرد مردان مرد افکن را یال و کوپال شیر میریزد میکشی تا به شانه جوشن را رجزی خوان همه بیاموزند شور شورآور مُطَنطَن را با زرهخود و بیرقت دیدیم روی این اسب کوه آهن را نه که بر خاکها علم بزنی وای اگر یک نفس قدم بزنی شیر در بیشهها نمیماند سائقه در سما نمیماند لشگر آنگونه هست گرم فرار که به جز رد پا نمیماند تا قدم میزنی به میدانها در گلویی صدا نمیماند آنچنان با شتاب میآیی ردی از تو به جا نمیماند جگر سالمی نمیبینی جز سر و دست و پا نمیماند (لشکری بود و نیست با عباس)۲ و خدا مست کیست یا عباس