به غیر کشتی حسین منتظرم نموند کسی

به غیر کشتی حسین منتظرم نموند کسی

[ حسین ستوده ]
به غیر کشتی حسین منتظرم نموند کسی
آخرشم فقط خودت، به داد نوکر می‌رسی
تویی که واسه تک تک این نوکرها دل واپسی

من و فراق کربلا، محال ممکنه آقا
میام زیارتت اگه، امضا کنه امام رضا
اینجا همون جاییکه می‌گیرن آدما بها

به آب و آتیش می‌زنم، من‌و هم از خودت بدون
دست منه دیوونه رو به حرمت باز برسون

حسین من حسین من...
****
نمی‌دونم ولی کجا پرچم‌تو برد دلم‌و
اراده کن میدم برات این جون ناقابلم‌و
خدا با خاک کربلا، سرشته آب و گلم‌و

مگه میشه یادم بره چه عزتی دادی به من
اجازه‌ی تو بوده که بهم میگن یه سینه‌زن
دست من‌و رها نکن، ای کشته‌ی دور از وطن

یه کاری کن مثل حبیب، منم به چشم تو بیام
شبیه اجدادم منم، دیوونه‌ی کرببلام

حسین من حسین من...

نظرات