بزرگم کرده نام تو،شگفتا نام زیبایَت گرفته در دل و جانم، بنازم داغ گیرایت اگر هر دم بمیرم در میان روضههای تو (دما دم زنده خواهم شد به امداد مسیحایَت)۲ چه راضی هست در دیدار تو ای یوسف زهرا؟ (که بینا میکند یعقوب را ذوق تماشایت)۲ بخوان قرآت بیشیرازه آیات عجیبت را (هنوز از نیزه میآید به گوش آوای زیبایت)۲ چه از سُم ستوران رفته بر آن جان روحانی؟ (چه حالی رفته بر زینب فدای قد و بالایت)۲ مگر قدری بگیرد تشنگی را از لب اصغر (دما دم میچکد آب حیات از مشک سقایت)۲ چه اکسیری به عرش تشنه پاشیدی، چه خونی را؟ (که تا صبح قیامت حل نخواهد شد معمایت)۲ (بر آمد دود آه عاشقان از خیمههای تو)۲ (ولی ای داغ اعظم کی توان دادن تسلّایَت؟)۲ (سر بلندم تا هوای کربلایت در سر است)۲ (با توام ای جان عالم، با تو بودن محشر است)۲ (مثل قاسمها برایت تکّه تکّه میشویم)۲ (در هوایت جان سپردن از عسل شیرینتر است)۲ (بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا)۲ (بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا)۲ تشنهی آب فراتم، ای عجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
عالی