اومده دنیای من، ماه دل‌آرای من

اومده دنیای من، ماه دل‌آرای من

[ وحید شکری ]
اومده دنیای من، ماه دل‌آرای من
عشق بی‌همتای من، بهترین آقای من
امام رضای من…

زبون‌زده کَرمِ دستش، دوای هر دردی هستش
زدم دلم رو به نامش، شدم یه عمره غلامش

سلطانه، سلطانه، رمز قبولیِ ایمانه
چی بگم که جان و جانانه، پناه کشور ایرانه

السلطان اباالحسن…

دار و ندارم فداش، فدای گنبد طلاش
جونمو می‌دم براش، پای یه‌ دونه نگاش
برام بسه دعاش…

روبه‌رو پنجره‌ی فولاد، غصّه و غم میره از یاد
همیشه روزیمو دادش کنار بابُ‌الجوادش
 
آقامه، آقامه، همه‌ جا گفتم تکیه‌گامه
روشنیِ نور چشمامه، امام رضا همه دنیامه

السطان اباالحسن…

توی حیاط حرم من با چشمای ترم 
می‌زنم آروم قدم
به زیر لب هِی می‌گم که خیلی نوکرم

قرصه دلم که تورو دارم 
سر رو ضریحت می‌ذارم

داری هوامو همیشه
زندگی بی‌تو نمی‌شه

دست‌بوسم، دست‌بوسم
یه عمره که با تو مأنوسم
بی‌تو باشم غرق افسوسم
بدون تو قطعا می‌پوسم
 
السطان، امام رضا

نظرات