کنار سفره‌های اُمُّ‌البنین

کنار سفره‌های اُمُّ‌البنین

[ علی کبیری ]
کنار سفره‌های اُمُّ‌البنین 
صدای پای بخشش و بذل میاد
روی خاک سردِ این شبای بقیع 
صدای گریه‌ی اباالفضل میاد

قسم به اشک و ادب، قسم به آب 
قسم به روضه مِهرِ مادری
به خونه‌ی علی و به فاطمه
به گریه‌های شبای آخری 

(مادر پَر گرفت، قدِّ علَم خَم شد 
بغضِ این شبا، بغضِ مُحرم شد)۲

یا اُمّ‌البنین وای مادر مادر...

با این که سفره‌دارِ روضه می‌شد
تحمل روضه شنیدن نداشت 
تا روضه‌ی حسین می‌خوندن براش
آهِ صداش مدینه برمی‌داشت

سکینه روضه می‌گفت، رباب می‌گفت 
سکینه از پدر و رباب از آب
سکینه از یه بدن تو قتلگاه
ربابه از شبِ مجلس شراب

(خیلی گریه کرد پابه‌پای زینب
بی‌هوش می‌شد از روضه‌های زینب)۲

یا اُمّ‌البنین وای مادر مادر...

تمومِ پیکرش پُر از چوب شدو 
حتی سر و صورتش رو تیر زدن
شمشیرا وقتی زمین افتاده بود
برادرم رو یه دل سیر زدن

امید خیمه‌ها با علَم که رفت
تمومِ معجرای حرم که رفت
کنار علقمه روی نیزه‌ها
تنِ عزیزِ برادرم که رفت

(می‌دیدم خودش رو می‌کشوند مادر
از قد و بالاش چیزی نموند مادر)۲

یا اُمّ‌البنین وای مادر مادر...

نظرات