زخمیه صورت ماهت

زخمیه صورت ماهت

[ علی کبیری ]
زخمیه صورت ماهت
می‌ره خیمه ذوالجناحت
از ظلیمه از ظلیمه

بدنت رو بو کشیدم
تیر و از پهلو کشیدم
 از ظلیمه از ظلیمه

واسه غارت هر چی نیازه داره
آی مردم حرمت هر جنازه داره

من می‌فهمم که چی میاد به روزش
زیر مرکبی که نعل تازه داره
 

گرد و غبار می‌رسه
آخر کار می‌رسه
من بی سوار می‌رمو
ده تا سوار می‌رسه

زینتِ دوشِ نبی روی زمین افتاد
از رکابِ ذوالجناح اینجا نگین افتاد
بلند مرتبه شاهی بر زمین افتاد

حسین جان...

*****

من و داغِ شاهِ عالم
دیگه غرقِ خونه یالم
از ظلیمه از ظلیمه

صاحبم رو تشنه کشتن
تشنه و گرسنه گشتن
از ظلیمه از ظلیمه

دور قتلگاه می‌بینم همه شادن
تو لشگر مثل حرمله زیادن

به اسباشون آب دادن و یه قطره
به لب‌های خشکِ حسین ندادن


دورِ تنش می‌دوم
بلند شه گرد و غبار
تا که به سمت حسین
کمتر بیاد نیزه‌دار

قاتل تو از خدا حتی نمی‌ترسید
کربلا غروب عاشورا زمین لرزید
عزیزِ فاطمه از اسب سرنگون گردید

حسین جان...

****

یکی می‌زنه با دشنه
یکی می‌زنه با خنجر
وا حسینا وا حسینا 

بدنش رو زیر و رو مرد
عمه مرگو آرزو کرد 
وا حسینا وا حسینا

موهاش تو دست نیزه‌ها گره خورد
یکی عمامه برد یکی زره برد
نیزه‌اش رو، رو لب‌هاش سنان گذاشته
باز حرمله تیر تو کمان گذاشته

با نوک پاش کرده شمر
تنِ تو رو زیر و رو
دنده‌هاتو می‌شکنه
سنانِ بی‌آبرو

نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت
دگر فقط حسین میل بر شهادت داشت

حسین جان...

نظرات