چقدر خوبه حالم پدر

چقدر خوبه حالم پدر

[ حاج عبدالله باقری ]
(چقدر خوبه حالم پدر
چقدر خوش گذشت این سفر
رو پَرِ قو می‌خوابم شبا تا سحر)2

توی این شهر یهودی نیست
این کبودی، کبودی نیست

(صورتم گل انداخته
هوای شام بهم ساخته)2

اگه تو زیر دست و پا نبودی
خب منم نبودم

اگه میون آتیشا نبودی
خب منم نبودم

اگه سیلی از خِیزَرون نخوردی
خب منم نخوردم

اگه سنگ از این و اون نخوردی
خب منم نخوردم

(خوبه خوبه خوبم بابا
فقط بریم از این‌جا)3

(ندیدی چقدر بابا جون
که هستن باهام مهربون)2
دستِ یتیم‌نوازی داره ساربون

(ببین موهام پریشون نیست)2
رو سرم لخته‌ی خون نیست

(عمه جون خریده برام
گُلِ سرِ روی موهام)2

اگه با آتیش دست و پات نسوخته
خب منم نسوختم

تو خونه‌ی خولی موهات نسوخته
خب منم نسوختم

اگه جایی با اضطراب نرفتی
خب منم نرفتم

اگه توی بَزم شراب نرفتی
خب منم نرفتم

(خوبه خوبه خوبم بابا
فقط بریم از این‌جا)3

(به ما هرچقدر خوش گذشت)2
ولی روزگار گشت و گشت

تا که دید اخر عمه تورو
بین‌تم

ببینی عمه رو حالا
نمی‌شناسیش دیگه بابا

(صد سالش شده انگار
کمک می‌گیره از دیوار)2

(اگه تو زمین خوردی از رو مَرکب
عمه هم زمین خورد

اگه تو رو کشتن یه بار تو گودال
عمه صد‌ دفعه مُرد)2

اگه صورتش زخم اگه کبوده
عمه هم کبوده

خلاصه که ما رو زدن نگفتن
جرممون چی بوده؟

(خوبه خوبه خوبم بابا
فقط بریم از این‌جا)2

نظرات