سَر رو برد، خنجرو برد چشم و دلش سیر نشد هدیهی مادرو برد چشم و دلش سیر نشد از حرم معجرو برد چشم و دلش سیر نشد چشم و دلش سیر نشد دوباره اومد پیاده رفت از گودال سواره اومد برای بردن یه گوشواره اومد آه حسین حسین