
هزار شُکر چشم من پُر آب شد حسین جان دلم برای داغ تو مذاب شد حسین جان سحابِ رحمتی و ما به زیرِ بارش توییم که بندگیِ ما از این سحاب شد حسین جان مرا به چشم مَردمان بزرگ کردهای ولی چه کردهام که نام من خراب شد حسین جان؟ چه خرجها نکردهام به خاطرِ ریا و عُجب چه کردهام که روضه هم حجاب شد حسین جان؟ ببخش اگر به نام تو قمار کردهام به عمر و پای تو گناه ما حساب شد حسین جان ببخش اگر حدیث تو، کلام تو نخواندهام اگر چه هر چه گفتهای کتاب شد حسین جان تو را به نام دین شُیوخ جاهلانه کشتهاند که کشتنِ امام هم ثواب شد حسین جان وصیّت شهید را نخواندهایم یک دو خط که اینچنین مسیرِ تو به قاب شد حسین جان صدای حنجرِ تو راستی و مَردی است پیامِ زینبِین تو حجاب شد حسین جان به زیر ظلم و زور و زَر نمیروم که دیدهام مسیرِ تو دلیلِ انقلاب شد حسین جان برای معرفت بیا و نیّتم درست کن که عاشقِ تو از خدا خطاب شد حسین جان حسین جان، حسین جان...