
میون حُجره کنار بستر نفسهای آخر پَیَمبر میخونه زهرا میخونه حیدر آه یا رسولالله، آه یا رسولالله داره میگه به مولا جانِ تو جانِ زهرا لحظهی آخرِ، عمرِ پیغمبره بین دستِ نبی، دستای حیدره سلامٌ علیک یا نبیّالله سلامٌ علیک یا أبَاالزهرا مدینه حیدر میمونه تنها برای تسلیتِ به زهرا بجای گل هیزمه تو دستاش آه یا رسولالله، آه یا رسولالله عمری وصیتی گفت قرآن و عترتی گفت خونهی شعلهور سیلی و میخِ در میشه تو کوچهها مادری بیپسر سلامٌ علیک یا نبیّالله سلامٌ علیک یا أبَاالزهرا به پا شد روضه میون بستر حسینه رو سینهی پَیمبر امون از گودال و خون و خنجر آه یا رسولالله، آه یا رسولالله وقتِ شهادتینه ذکرش حسین حسینه روی خاک پیکره روی نیزه سره دست یک ساربان میره انگشتره حسین، حسین، حسین یا ثارالله... حسین، حسین، حسین، حسین...