میون حجره کنارِ بستر نفسهای آخرِ پیمبر میخونه زهرا، میخونه حیدر آه، یا رسولالله *** داره میگه به مولا جانِ تو جانِ زهرا لحظۀ آخرِ عمرِ پیغمبره بینِ دست نبی دستای حیدره سلامٌ علیک یا نبی الله سلامٌ علیک یا ابا الزهرا *** مدینه، حیدر میمونه تنها برای تسلیتِ به زهرا به جای گل هیزمه تو دستا آه، یا رسولالله *** عمری وصیتی گفت قرآن و عترتی گفت خونۀ شعلهور سیلی و میخِ در میشه تو کوچهها مادری بیپسر سلامٌ علیک یا نبی الله سلامٌ علیک یا ابا الزهرا *** به پا شد روضه میون بستر حسینه رو سینۀ پیمبر امون از گودال و خون و خنجر آه، یا رسولالله *** وقت شهادتینه ذکرش، حسین حسینه روی خاک، پیکرش روی نیزه، سرش دست یک ساربان میره انگشترش (حسین حسین حسین یا ثارالله) 2 ***