من علیاکبریام فخر به عالم دارم چه خوشگل و چه دلنوازه برای خیمه چارهسازه میگیره از باباش اجازه بره به میدون، لشکر شده هراسون دنیا علی ای خواهش و آرامش دریا علی بازم واسم قرآن بخون تا بشکفه گل از رخ بابا علی میخوای بری؟ باشه وای چشم به راهت میمونم تا بیای علی علی علی علی علی علیاکبر... اشکه توی چشاش خندهی روی لباش آیتالکرسی میخونه پیش پاش عمّههاش میره از زیر قرآن تا که طوفان کنه سکینه میگه خدایی خیلی مَرده داداش چه هیبت و چه قرص ماهی به سمت لشکر شده راهی نگاه بد دور شه الهی از قد و بالاش، جونم به صوت غرّاش دیدن داره کی آخه باهاش جرئت جنگیدن داره؟ خدائیشم جنگیدنِ با پیغمبر ترسیدن داره شنیدنِ صوت حیدر آره حکم زهره ترکیدن داره تا رجزخون میشه، سپاهی حیرون میشه انگاری بساط جنگ داره دگرگون میشه میگه ای اهل بد من نوهی حیدرم ببینم کی از شما وارد میدون میشه علیاکبر علیاکبر یا علیاکبر...
ماشالله ماشالله