ملک مقرب تو سلامم رو می‌رسونه

ملک مقرب تو سلامم رو می‌رسونه

[ روح الله بهمنی ]
مَلکِ مُقربِ تو سلاممُ می‌رسونه
به سَرمِ باز هوایِ زیارتِ عاشقونه

خطامو ندیدی انگار گفتی نگران نباشم
گفتی بینمون می‌مونه دستمو گرفتی باشم

اشکام از چشمام جاری
دوست دارم و تو هم آقا دوسم داری

پشتم گرمه به عشقت 
تویِ تنهایی‌ها تنهام نمی‌ذاری

به چشایِ تو که بیام اَبی عبدالله
چیزِ دیگه ازت نمی‌خوام اَبی عبدالله

غصمو تو این زمونه اگه تو خودم می‌ریزم 
سنگِ صبورِ غمِ من همیشه تویی عزیزم

خوبه حالم آقا وقتی با تو گرمِ صحبتم من
همه چیمو تو می‌دونی خیلی با تو راحتم من

مشتم وا شده پیشت پشیمونم و چشمام دریا شده پیشت
کارِ تو کرم هست و ببخش عاشقت اگه رسوا شده پیشت

یه موقع نکنی تو رهام اَبی عبدالله
چیزِ دیگه ازت نمی‌خوام اَبی عبدالله

به چشایِ تو که بیام اَبی عبدالله
چیزِ دیگه ازت نمی‌خوام اَبی عبدالله

نظرات