ما کج سلیقهایم توحاجات ما بخواه
335
2
- ذاکر: علی اکبر زادفرج
- سبک: شعر مدح
- موضوع: امام هادی (ع)
- مناسبت: شهادت امام هادی علیه السلام
- سال: 1400
ما کج سلیقهایم توحاجات ما بخواه
ور نه گدا مطالبهی آب و نان کند
ما را از آن دو چشم شریفت نگاه کن
یا هادی الائمه مرا سر به راه کن
خیر مرا ندیده کسی خیر سر شدم
در آخر خطم به تو محتاج تر شدم
سرو سر بلند سحرهای سامرا
باز است بر گدای تو درهای سامرا
کفر است اگر به غیر شما رو زند کسی
عشق است اگر کنار تو زانو زند کسی
آقا پدربزرگ گل آخرین تویی
یعنی برای خواندن او بهترین تویی
ما از قفس تمام جهان را رها کنیم
باید خودت برای ظهورش دعا کنی
با یک دعای خود غمما را مهار کن
با یک دعای خود دل ما را بهار کن
بی تو بهار قسمت مردم نمیشود
هادی اگر تویی که کسی گم نمیشود
هادی شدی که بر همه گان سر شویم ما
هادی شدی که از همه برتر شویمما
هادی شدی که جلد غم سامرا شویم ما
هادی شدی شما که کبوتر شویم ما
گمراه شد هر آنکه از این طایفه جداست
هادی شدی که پیرو حیدر شویم ما
هادی شدی که در همهی کوچههای شهر
از بانیان روضهی مادر شویم ما
هر کس که رهاست یا علی میگويد
در بند بلاست یا علی میگوید
یک لحظه سکوت یک صدا میآید
انگار خداست یا علی میگويد
(علی یا علی )
اساس نام کریم بی صلاح علی
علی به روز حوادث عصا نمیگرید
عصای فتح ید الله ذکر یازهرا است
بدون فاطمه فیض از خدا نمیگیرد
(علی یا علی)
دهان وا میکنم انگار گوهر میزند بیرون
در آن ساعت کز آن اوصاف حیدر میزند بیرون
تخیل میکنم حول علی سر میرود بالا
قلم در دست میگیرم غزل پر میزند بیرون
کدامین شاه را سفرهاست از نان و نمکتنها
که با صد وصله بر نعلین از در میزند بیرون
به مسجد گر برای خطبه خواندن پای بگذارد
ز مسجد کل کشان از شوق منبر میزند بیرون
علی آمد به قصد فتح قربان قدمهایش
به استقبال او در خود ز خیبر میزند بیرون
علی قصد شفاعت گر کند در روز رستاخیز
صدای من من شیطان میزند بیرون
مرا با اوست وقت جان سپردن وعدهی دیدار
بیاید روحم از شادی ز پیکر میزند بیرون
(علی یا علی)
ای که گفتی فمن یمت یرنی
جان فدای کلام دلجویت
مردم هزار مرتبه تا بدیدم رویت
(علی یا علی)
من سرو ز هجرتان خمم آقا جان
ویران تر از آوار بمم آقا جان
گویند دم مرگ شما میآیی
منمنتظر همان دمم آقا جان
(علی یا علی)
نجف رفتم دلمرا زیر ایوان دست او دادم
دل سالم به او دادم دل دیوانه آوردم
ور نه گدا مطالبهی آب و نان کند
ما را از آن دو چشم شریفت نگاه کن
یا هادی الائمه مرا سر به راه کن
خیر مرا ندیده کسی خیر سر شدم
در آخر خطم به تو محتاج تر شدم
سرو سر بلند سحرهای سامرا
باز است بر گدای تو درهای سامرا
کفر است اگر به غیر شما رو زند کسی
عشق است اگر کنار تو زانو زند کسی
آقا پدربزرگ گل آخرین تویی
یعنی برای خواندن او بهترین تویی
ما از قفس تمام جهان را رها کنیم
باید خودت برای ظهورش دعا کنی
با یک دعای خود غمما را مهار کن
با یک دعای خود دل ما را بهار کن
بی تو بهار قسمت مردم نمیشود
هادی اگر تویی که کسی گم نمیشود
هادی شدی که بر همه گان سر شویم ما
هادی شدی که از همه برتر شویمما
هادی شدی که جلد غم سامرا شویم ما
هادی شدی شما که کبوتر شویم ما
گمراه شد هر آنکه از این طایفه جداست
هادی شدی که پیرو حیدر شویم ما
هادی شدی که در همهی کوچههای شهر
از بانیان روضهی مادر شویم ما
هر کس که رهاست یا علی میگويد
در بند بلاست یا علی میگوید
یک لحظه سکوت یک صدا میآید
انگار خداست یا علی میگويد
(علی یا علی )
اساس نام کریم بی صلاح علی
علی به روز حوادث عصا نمیگرید
عصای فتح ید الله ذکر یازهرا است
بدون فاطمه فیض از خدا نمیگیرد
(علی یا علی)
دهان وا میکنم انگار گوهر میزند بیرون
در آن ساعت کز آن اوصاف حیدر میزند بیرون
تخیل میکنم حول علی سر میرود بالا
قلم در دست میگیرم غزل پر میزند بیرون
کدامین شاه را سفرهاست از نان و نمکتنها
که با صد وصله بر نعلین از در میزند بیرون
به مسجد گر برای خطبه خواندن پای بگذارد
ز مسجد کل کشان از شوق منبر میزند بیرون
علی آمد به قصد فتح قربان قدمهایش
به استقبال او در خود ز خیبر میزند بیرون
علی قصد شفاعت گر کند در روز رستاخیز
صدای من من شیطان میزند بیرون
مرا با اوست وقت جان سپردن وعدهی دیدار
بیاید روحم از شادی ز پیکر میزند بیرون
(علی یا علی)
ای که گفتی فمن یمت یرنی
جان فدای کلام دلجویت
مردم هزار مرتبه تا بدیدم رویت
(علی یا علی)
من سرو ز هجرتان خمم آقا جان
ویران تر از آوار بمم آقا جان
گویند دم مرگ شما میآیی
منمنتظر همان دمم آقا جان
(علی یا علی)
نجف رفتم دلمرا زیر ایوان دست او دادم
دل سالم به او دادم دل دیوانه آوردم
نظرات
نظری وجود ندارد !