صل الله علیک یا عطشان یا مظلوم شاه در خون غلطان حسین غریب تو قتلگاه تو رو زدند عجیب حسین شکست با چکمه شمر رو سینه تا نشست زده با مشت یه جوری پنجه به موت گذاشته خنجرش رو زیر گلوت میخواد که خواهرت بیچاره بشه رو حنجرت یواش یواش میکشه با پا زدنت بعضی ها وضو گرفتن بی محابا زدنت گیر آوردنت غریب و مثل زهرا زدنت سی هزار نفر تو رو با بغض مولا زدنت دیدم که روی سینهات دویدند دویدند دیدم که موی سرت رو کشیدند کشیدند دیدم که با یه خنجر که کنده نمیشه ببُری رگهات رو میبریدند ... آقای مظلومی سر دادی تنهایی دست شمر افتادی حسین، ذبیح شده تنت به نیزه زار شبیه حسین، قفا رگ گلوت شده هجا هجا تموم پیکرش بریده شده رو خاکها صورتت کشیده شده غوغا شده بود سر بردن لباسهای تو دعوا شده بود استخونت از میون سینه پیدا شده بود حرمله مزاحم خیمه زنها شده بود از خیمه پا برهنه دویدم دویدم دویدم از سینهات چند تا نیزه کشیدم والا وقاحت داره خیمه نرید برادرم رو خیمه غیرت داره والا وقاحت داره زنده ست هنوز ببینید انگشتشو حرکت داره