تازه داماد... چه صدایی دارد زلف رهایی دارد چه کمالی،چه جمال دلربایی دارد باد طوفان شده تا بین مویش رفته چشم و ابروان قاسم به عمویش رفته میچکد همراه عسل از لب هایش اشک از چشمانش،جان من قربانش شد بلاگردانِ عموی عطشانش من بلاگردانش... (یاقاسم،یاقاسم،علی) هیمنه قاسم،صدا تن تنه قاسم قلهی اسلام،اصلا دامنه قاسم حسن مهابت،بنازم قد و قامت سلسلهی آل کریمان به سلامت نعره ها کوبنده،مثل اسد غرنده پسرشیرجمل سلطنتت پاینده قطره دریاشده تا بین حریمش رفته (پسر حسن به بابای کریمش رفته)۲ طبق درس مقتل در جوانمردی یل،چشم هایش آتش ابروانش مشعل،سیرت و سیمایش قامت رعنایش،رفته به بابایش من بلاگردانش... (یافرجالله،به حق قاسم) هیبته قاسم،قمر صورته قاسم فاتح پیکاره صدالبته قاسم دیدنی میشه یه روز رجعت قاسم جونمو میدم برای حضرت قاسم
عالی
عالییییییییییی