سرگردونم، منو به آغوشت برگردونم

سرگردونم، منو به آغوشت برگردونم

[ محمدرضا میرزاخانی ]
سرگردونم، منو به آغوشت برگردونم... 

گریه می‌کنم که مادرت ببینه
همه‌ی لذت نوکریم همینه
می‌کشه دست رو دل گریه‌کنا و
دَمِ در تا آخر روضه می‌شینه
 
آشوبه دلم 
تو روضه چقدر آقا من خوبه دلم
پشتم به تو گرمه ای محبوب دلم 
آشوبه دلم

خیلی به روضه‌هات بدهکارم
سر روی پرچم تو می‌ذارم
خیلی بدم ولی دوست دارم

چایی روضه برام آب حیاته
اون بهشتی که میگن کرب‌و‌بلاته
مقصدم به تو رسیدن اگه باشه
کوچه‌ی سینه‌زنی باب نجاته

دورامو زدم
گشتم همه دنیا رو حالا اومدم
تنهام نذاری آقا زیر لَحَدم
دورامو زدم

من از همه بریدم الا تو
دنیا رو من فقط می‌خوام با تو
هیشکی نمی‌گیره برام جاتو

سرگردونم، منو به آغوشت برگردونم

******

کرب‌وبلا نبر ز یادم 
جوونیمو پای تو دادم

*****

زحمتی دارم اباالفضلم
بیا با من بگرد

******

او خلاصه آمد و من هم خلاصه چیدمش
چیدمش اما جوان خوش قد و بالا نشد

*****

یک عبا داشتم و خرج علی اکبر شد
با چه از روی زمین جسم تو را بردارم

نظرات