دختر نگو ، بگو گوهرِ مرتضی علی زینت نگو که تاج سرِ مرتضی علی اولادُهُم مساوی أکبادُهُم، لذا دختر نگو، بگو جگرِ مرتضی علی حق داشت افتخار کند بر تو بوتراب ای میوهی دل و ثمر مرتضی علی نوع نگاهِ او به تو، اثبات میکند زهراست زنده در نظر مرتضی علی زهراست آسمان علی، آسمانِ عشق زینب ستارهی سَحر مرتضی علی غم از میان خانهی مولا جواب شد تا بودهای تو دوروبَر مرتضی علی ارباب با نگاه تو اُنسی عجیب داشت آرامش دل پسرِ مرتضی علی عباس آمد و قمر این عشیره شد تو آسمانِ آن قمرِ مرتضی علی کربوبلا به پای شکوه تو سجده کرد ای در وجود تو اثر مرتضی علی لرزید پشت کوفه به هنگام خطبهات وقتی شدی تو جلوهگرِ مرتضی علی شد شام و کوفه زیر و زبَر با کلام تو اما به شیوه و هنر مرتضی علی خدشه به بارگاه تو وارد نمیشود تا هست جان ما سپرِ مرتضی علی
به به به به