خواهر شدم که خواهریام را نشان دهم حال و هوای حیدریام را نشان دهم اصلا برات مادریام را نشان دهم یک گوشه از دلاوریام را نشان دهم نوبت به زینب است جگر دربیاورد یعنی که پیشکش، دو پسر را بیاورد ناقابل است دار و نداری که میدهم بییارِ من، برای تو یاری که میدهم پس رد نکن دگر، کس و کاری که میدهم نذر شماست، این دو سواری که میدهم تحویلشان بگیر، میآیند با امید آقا، نکن امید کسی را تو ناامید