خانهات اِی گلِ زهرا قَفَسی از خار است چشم تا کار کند دور و بَرَت دیوار است چشمِ نرگس ز پریشانیِ تو بیمار است گرچه از زَهر، جگر زخم فراوان خوره با وضو، دست، برآن آیهی قرآن خورده دستِ مهدیت برآن زُلفِ پریشان خورده کاسهی آب فقط بر لب و دندان خورده خِیزران دور ز لبهای شما بود آقا رو به قبله بهخدا، پای شما بود آقا **** یک نفر نیست سوی قبله کشد پایش را یا مُرّتَّب بکند پیکرِ آقایش را بوریا جمع کند یک، یکِ اَعضایش را باد بوسه بزند بر همه اَعضایش را خواهرش خواست که بوسه زند اما زدنش **** تشنهی بیگناه حسین حسین حسین گوشهی قتلگاه حسین حسین حسین