
جلوه کنی اگه یه ثانیه بینقاب زیباییِ اَحدی نمیاد به حساب اسم تو رو هر کی میبَره زهرا براش حساب ویژهای داره تو روز حساب صفا دادی روز و روزگارو حسن تموم کردی کار غصّههارو حسن لغتنامهها باید بدونن اینو ندارن باهم فرقی بهار و حسن چنان مستم چنان مستم من امشب که از چنبر بدو جستم من امشب چنان چیزی که در خاطر نیاید چنان هستم چنان چنان هستم من امشب با من صنما دل یک دله کن گر سر ننهم، وانگه گله کن