سفره‌ی کراماتش پهنه

سفره‌ی کراماتش پهنه

[ امیر برومند ]
سفره‌ی کرامتش پهنه
آره خوب نگاه کنید 
حسن اومده از راه
هلهله به پا کنید
حسن اومده از راه

اومد اون آقایی که
همنشینِ با جذامیان میشه
تا میاد تو معرکه طوفان میشه
دردا با یا حسن درمان میشه

حسن اومده از راه...

نعمَ الامامم، نعمَ الامیرم
کرب‌و‌بلامو از تو می‌گیرم

مولا مولا مولا حسن...

باز مدینه شده غوغا
آره سردار جمل
حسن اومده از راه
معنیِ واژه‌ی یل
حسن اومده از راه

اومده اون آقایی که
کابوس هر شبِ یه شترسواره
مثل باباش علیه که ترسی نداره
یه پسر میاره که شیرِ شکاره 

ناگهان از وسط معرکه این صوت آمد
سر بدزدید حسن نه، مَلکُ‌الموت آمد

شاه و امیرم، ماه منیرم
آخر یه روزی واست می‌میرم

مولا مولا مولا حسن...

نظرات