شیر اومده اسد الله که به تصویر اومده

شیر اومده اسد الله که به تصویر اومده

[ امیر طلاجوران ]
شیر اومده
اسداللهِ که به تصویر اومده ۲
شیر اومده
از علی مرتضی تکبیر اومده
شیر اومده
از کمان خیمه مثل تیر اومده 

جانا به حسن
عالم به علی نازد و مولا به حسن ۲
در معرکه ها به اذن الله بگو
 لا حول ولا قوه الا به حسن

بگو ای جانم به رزم آقا زاده
که هنرمندانه بود و فوق العاده
عجب تصویری رقم زده در میدان
فلانی افتاده و حسن ایستاده

رو سر جمل افتاده سایه‌ی حسن
دادی نشون به هر یلی
مردونگی رو تو عمل ۲

(چیه شیرین تر از همین؟
علی بیا خودت ببین) ۲
شتر فتنه خورد زمین
جانم حسن

بوسه‌ای میزنه حیدر به جبینش
می‌گیره رخصت و میشینه رو زینش
اون شتر سوار ترسو رو ببینش
یا علی گفت حسن و زد به زمینش

نظرات