شیر اومده اسداللهِ که به تصویر اومده ۲ شیر اومده از علی مرتضی تکبیر اومده شیر اومده از کمان خیمه مثل تیر اومده جانا به حسن عالم به علی نازد و مولا به حسن ۲ در معرکه ها به اذن الله بگو لا حول ولا قوه الا به حسن بگو ای جانم به رزم آقا زاده که هنرمندانه بود و فوق العاده عجب تصویری رقم زده در میدان فلانی افتاده و حسن ایستاده رو سر جمل افتاده سایهی حسن دادی نشون به هر یلی مردونگی رو تو عمل ۲ (چیه شیرین تر از همین؟ علی بیا خودت ببین) ۲ شتر فتنه خورد زمین جانم حسن بوسهای میزنه حیدر به جبینش میگیره رخصت و میشینه رو زینش اون شتر سوار ترسو رو ببینش یا علی گفت حسن و زد به زمینش